گل بهارم،آسمانم

پیش به سوی مشهد

1393/1/4 23:48
نویسنده : مامان خانوم
60 بازدید
اشتراک گذاری

خوب دیگه تقریبا خیالمون راحت شد و تصمیم گرفتیم من به مشهد بیام و در مشهد تحت نظر پزشک باشم.

همون شب رفتیم فرودگاه و برای شب بعد بلیط گرفتیمبای بای...

عکس ها و تصاویر متحرک هواپیما، موشک، هلی کوپتر

مشهد-۹۲/۵/۲۲

در اولین لحظات رسیدن به خونه ی مامان جون دلم طاقت نیاورد و خبر وجود نازنین تو رو به مامانجون دادم

و کلی خوشحالی و...(البته من و بابا رضا تصمیم گرفتیم تا قبل از انجام آزمایشات غربالگری ۳ ماهه ی اول این

خبر خوش رو به دیگران نگیمساکت)

انتخاب پزشک

بین دکتر علوی و دکتر توسلی دو دل بودم واسه همین تصمیم گرفتم یک بار پیش هر دو برم تا راحت تر بتونم

تصمیم بگیرم.

روز شنبه من و مامان جون رفتیم مطب دکتر علوی که البته نتونستیم نوبت بگیریم و قرار شد مجددا دوشنبه بریم.

ساعت ۶ صبح دوشنبه دوباره راهی مطب دکتر علوی شدیم وتا ساعت ۸ که منشی اومد منتظرموندیم و بالاخره

خانوم منشی واسه ساعت ۲ بعد از ظهر بهمون نوبت دادخمیازه!

و اما بعد از این همه انتظار از دکتر خوشم نیومد ورفتارش به نظرم بی توجه و سرسری رسیدعصبانی!!!

گزینه ی بعدی دکتر فاطمه توسلی بود،پس رفتم سراغ ایشون.

مطب دکتر توسلی-۹۲/۶/۳

دکتر توسلی بعد از بررسی مدارک پزشکی و آزمایشات و سونوگرافی هایی که انجام داده بودم تشخیص داد که

باید در هفته ی ۱۴ سرکلاژ بشم!!!

واااااای خدای من،باز یه ماجرای تازه،آخه سرکلاژ واسه چی؟

خانم دکتر صامت زاده در اهواز ضمن انجام سونوگرافی تشخیص رحم دوشاخ داده بودن و دکتر توسلی هم با

استناد به تشخیص ایشون و برای جلوگیری از زایمان زودرس پیشنهاد سرکلاژ دادن!

حالا یه داستان تازه شروع شده،چرا؟چون من نمیخواستم سرکلاژ بشم و اصلا به تشخیص دکتر اهواز هم اطمینان

نداشتممشغول تلفن!

اینجوری شد که من مشهد و بابا رضا آبادان،از این دکتر به اون دکتر واسه اینکه بفهمیم در بقیه ی سونو ها

و معاینات کسی تشخیص رحم دو شاخ داده یا نه!!!

ونهایتا بعد از کلی تحقیق و پرس و جو به این تنیجه رسیدیم که نیازی به انجام سرکلاژ نیستزبان.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)