بی بی چک +
بی بی چک + پس با هر سختی البته آسانی هست
آیه ۵-سوره الانشراح
آبادان-92/5/15
از زمانیکه ما وجود نازنین تو رو از خدا خواسته بودیم 4 ماه میگذشت
چند روزی بیشتر تا تموم شدن ماه رمضان باقی نمونده بود و یه حس عجیبی که میتونستم بهش اعتماد کنم نوید
اومدن تو رو می داد.
برعکس بقیه ی روزها که صبح وقتی پدرت میخواست بره سر کار دلتنگش میشدم،امروز واسه رفتنش لحظه
شماری میکردم(هیییییییس،این یه راز زنونه اس بین من و تو
)آخه بابا رضا مخالف بود که من مدام بی بی چک
بذارم ومن منتظر بودم بره سر کار تا دست به کار بشم.
به محض رفتن بابا رضا بی بی چک رو برداشتم و بعد از چند لحظه دیدم یه خط پررنگ و زیرش هم یه خط کمرنگ
دیده شد.
وااااااای خدای،این یعنی چی؟!
دویدم به طرف تلفن
مامان:رضاااااااا،بی بی چک گذاشتم و ...نمیدونم دارم درست میبینم یا تلقینه!
من میخوام برم آزمایشگاه
بابا رضا:نه خانووووووم،کجا بری تنهایی؟!صبر کن تا عصر با هم بریم.
عصر شد،بابا اومد خونه و به سرعت رفتیم سمت آزمایشگاه،آزمایش خون انجام شد و بهد هم انتظار ۲ساعته
برای آماده شدن جوابش!
بعد از ۲ ساعت انتظار من تو ماشین نشستم و بابا رفت که جواب آزمایش رو بگیره و من تمام مدت صلوات
فرستادم که جواب آزمایش+++++++
بابا رضا با جواب آزمایش اومد
مامان:چی شد؟!چه خبر؟!
بابا:منشی آزمایشگاه میگه مشکوکه،باید با دکتر مشورت کنید!
مامان:یعنی چی که مشکوکه؟!
برگه ی آزمایش رو از بابا گرفتم و نگاه کردم
مامان:خوب این که جوابش مثبته!!!
بابا:منشی آزمایشگاه میگه چون عدد بتا پایینه نمیشه نظر قطعی داد،فقط باید دکتر نظر بده
مطب دکتر لیدا مدنی گیوی
دکتر:عدد بتا پایینه،درد هم داری؟!
مامان:بله
دکتر:باید سونو بشی،چون ممکنه بارداری خارج از رحم باشه!!!
مامان:ها؟!چی؟!خارج رحمی؟! 
آبادان-سونوگرافی دکتر سدیدی
دکتر بعد از کلی دقت در صفحه ی مانیتور:دقیقا نمیتونم نظر بدم،هنوز خیلی کوچیکه و باید دوباره بررسی بشه!!!
واااااای خدای من،این بارداری خارج از رحم دیگه چه صیغه ایه؟!
با کلی غم و غصه و ناراحتی و اشک اومدیم خونه
من و بابا تصمیم گرفتیم بریم اهواز تا شاید اونجا بتونن تشخیص بهتر و دقیق تری بدن!
فاصله ی اهواز تا آبادان تقریبا ١ ساعته و ما نزدیک اهواز بودیم که یهو ماشین پنچر شد و این با شرایطی که ما
داشتیم یعنی آخر بد شانسی
خلاصه بابا رضا پیاده شد و شروع کرد به تعویض لاستیک ماشین در هوای ٦٠ درجه ی مرداد ماه اهواز که اصطلاحا
بهش خرما پزون هم میگن.
هوا اینقدر داغ بود که دست بابا رضا از شدت داغی جک تاول زده بود 
(پدر بی نظیری داری عزیزم،انشاالله خواهی دید)
اهواز-بیمارستان فوق تخصصی آریا-دکتر مژگان صامت زاده
خانم دکتر سونوی مجدد انجام داد ولی باز هم به نتیجه ی قطعی نرسیدیم،نه احتمال خارج رحمی رو رد کرد
و نه داخل رحم بودن رو تایید کرد!
اهواز-مطب دکتر پروانه ایلخاص زاده-بعد از ظهر همان روز
دکتر:روز پنج شنبه دوباره آبادان سونوبده،اگه مسلم شد که خارج از رحم هست سریعا بیا اهواز تا لاپاراسکوپی انجام بدیم!!!
آبادان-سونوگرافی دکتر سدیدی
وااااای خدای خوبم دوست دارم و ازت ممنونم،خدایا شکررررررر
و اون موقع بود که فهمیدیم کوچولوی با هوش و دوست داشتنی ما دقیقا همون جایی هست که باید باشه.
شما در این روز یه جنین عزیز بودی با سن ۴ هفته و ۵ روز.
